۱۳۸۹ بهمن ۲۹, جمعه

تعارف را کنار بگذاریم؛ دفاع شخصی خشونت ورزی نیست

بی شک، تا کنون، همه ما واژه هایی مثل «مبارزه مسالمت آمیز» و یا «مبارزه بی خشونت» را شنیده ایم؛ واژه هایی که هر چند ساده و قابل فهم به نظر می رسند، نه تنها در عمل تعریف مشخصی ندارد که در لغت نیز بیان کننده نوعی تضاد بین مفهوم «مبارزه کردن» و «خشونت نکردن» هستند.
به راستی چگونه می توان هم مبارز بود و مبارزه کرد و هیچ گونه خشونت رفتاری از خود نیز بروز نداد؟ آیا «فریاد زدن» که از ساده ترین انواع مبارزه می تواند تعریف شود، ‌خود در بسیاری از موارد در دسته «خشونت گفتاری و رفتاری» تعریف نمی‌شود؟ این تضادها و همین طور درک این مساله که بستر سیاسی-اجتماعی ایران و در کل هر جامعه ای مشخصات اجتماعی خاص خود را دارد،‌ بیش از هر چیز یادآور این نکته است که تعریف مبارزه بی خشونت یک نیاز اساسی برای پایبند ماندن به اصول رفتار انسانی در مبارزه برای آزادی است.
تعریف مبارزه بی خشونت تا بدانجا دچار گوناگونی است که فردی چون عباس عبدی قدرت جنبش سبز را در کتک خوردن می داند و نه کتک زدن.  در دیدگاهی متفاوت، ‌افراد بسیاری نیز کتک زدن افراد حمله کننده به راهپیمایی های مسالمت آمیز را یک نوع دفاع شخصی و حق طبیعی خود می دانند.
در این نوشته به بررسی این موضوع از دیدگاه نتیجه گرایانه (از دید آزادیخواهان) و پایبندی ما به اصول رفتار انسانی در مبارزه برای آزادی خواهیم پرداخت.
بررسی عاملان خشونت در ایران و تفاوت دفاع شخصی با رفتار سرکوبگران
چه کسانی عاملان بروز خشونت در ایران هستند؟ نیروهای انتظامی و سپاهی و در راس همه آنها بسیجی ها و لباس شخصی ها که به صورت سیستماتیک و با داشتن انواع سلاح های گرم و سرد به اجتماعات مسالمت آمیز مردم حمله می کنند عامل خشونت هستند یا افرادی که به خاک و خون کشیده می شوند و یا برای دفاع از خود به مقابله با مزدوران کودتاچی اقدام می کنند؟
نکته دیگری که می تواند مطرح شود تفاوت فرد یا افراد بانی خشونت (مثلن افراد حمله کننده به اجتماعات) با افراد پاسخ دهنده به آن خشونت هاست. نباید خشونت ایجادی سرکوبگران را مشابه و برابر واکنش دفاعی مردم بی پناه دانست که با دستان خالی خود علیه باتوم های مزدوران کودتاچی به پا می خیزند.
آیا نمی توان تصور کرد که اگر سرکوبگران  به مردم معترض حمله نکنند، مردم معترض در راهپیمایی ها دیگر اقدام به واکنش فیزیکی نخواهند کرد؟ در واقع می توان استدلال کرد با ترساندن یا حذف عامل اصلی و ایجاد خشونت یعنی سرکوبگران و اوباش بسیجی، واکنش دفاعی مردم معترض نیز خود به خود ناپدید می شود و این یک دفاع شخصی برای حفظ جان انسان هاست که هم باعث حفظ جان مردم معترض خواهد شد و هم خطر خشونت های آینده را کاهش خواهد داد.
بسیج؛ یک نیروی متفاوت مزدور و سرکوبگر
بسیج از دیدگاه عملگرایانه تفاوتی روشن با نیروی انتظامی یا نظامی رسمی دارد. این تفاوت در دو وجه عدم قبول مسوولیت رفتارهای خود و نداشتن یونیفروم نظامی است که باعث شده این سازمان بتواند در هیبت کثیف ترین سازمان های تروریستی در جامعه خودنمایی کند. به راستی افرادی را که بدون داشتن هر گونه مسوولیتی به صورت سیستماتیک به اجتماعات آرام مردم معترض حمله می کنند و آغشته کردن دست خود به خون مردم بی پناه را افتخار می دانند به جز تروویست (وحشت انداز) چه می توان نامید؟ آیا دفاع ما در برابر اشرار بسیجی خشونت ورزی نام دارد؟
چگونه می توان اجازه داد بسیجی مزدوری که کمترین سلاح او باتوم است، بدون احساس هیچگونه ریسکی، به اجتماعات آرام مردم معترض حمله کند و با خاطری آسوده همچنان به این وحشی گیری ادامه دهد؟ آیا اگر ما بتوانیم با واکنش متقابل خود در برابر بسیجی ها و لباس شخصی ها - مثلن با کتک زدن بسیجیانی که در حمله خود ناکام مانده اند و گرفتار جمعیت سبز شده اند- ‌ریسک حمله کردنشان  به تجمعات مان را  بالا ببریم و از خشونت ورزی آینده آنها بکاهیم،‌ اصول رفتاری انسانی خود در مبارزه برای آزادی را نقض کرده ایم؟ آیا اگر بتوانیم با واکنش قاطع خود این پیام را به بسیجیان مزدور برسانیم که وحشیگری آنها بی فرجام نخواهد ماند و با این کار آنها را در وحشی گری مردد و عاقبت نگر کنیم، نباید دفاع شخصی خود را حق طبیعی خود بدانیم؟
بالا بردن ریسک حمله برای بسیجی‌های حمله کننده به مردم معترض
بسیج به علت نداشتن یونیفورم نظامی در عین وحشی گری سیستماتیکی که در جامعه اعمال می کند،‌ هیچ وقت پاسخ گوی اعمال و رفتار خود نبوده است. آنچه از سازمانی به نام بسیج موجودیت دارد،‌ افرادی با خوی وحشی گری و بی نیاز از استدلال و اصول انسانی است که انچه برایش اولویت دارد،‌ نه پایبندی به اصول رفتار دموکراتیک و یا حتی اصول امنیتی که بر آورده کردن امیال فرماندهان پشت پرده اش است.
آنچه تاکنون رسم رایج بوده است،‌ وحشی گیری و اوباش سالاری بسیجان در کمال آزادی و اقتدار است و دقیقن همین جاست که تئوری های رایج «مبارزه بی خشونت» مخدوش و ناکارامد می شوند. نیروی بی مسولیت و سرسپرده ای چون بسیج را باید با فرجام وحشی گری خود مواجه کرد تا خود را تنها یکه تاز میدان نبیند. نباید شک کرد که قوی ترین نیروهای نظامی نیز با برآورد هزینه و سود خود وارد میدان مبارزه می شوند و بسیج هم از این قاعده مستثنی نیست و نبوده، به ویژه که بسیجی کتک خورده در جامعه آزادی خواه ایران تحقیر خواهد شد.
مجید محمدی در مقاله خود در نگاهی کلی تر نوع اندیشه حاکم بر سرکوبگران و مزدوران بسیجی آنها را چنین شرح می دهد: «اين که حکومت در داخل کشور به هر جنايتی برای سرکوب مردم دست می يازد ناشی از آنست که مردم را ناتوان می يابد اما همکاری محدود حکومت با برخی نهادهای بين المللی نه ناشی از قدرت بلکه ناشی از ترس است. مردمی که نه سازمان دهی شده‌اند و نه رسانه ای برای انتقال ديدگاه‌ها، مطالبات و شکاياتشان دارند از سوی رژيم ضعيف تلقی می شوند.»
خشونت ورزی یا دفاع شخصی
از شرح آنچه که بیان شد می توان گفت دفاع شخصی ما در برابر خشونت ورزی عامدانه و تمامیت طلبانه مزدوران و اوباش بسیجی نه نتها نقض اصل مبارزه آزادی خواهانه و مسالمت آمیز نیست که بر عکس با کم کردن احتمال خشونت ورزی اوباش بسیجی به علت بالا رفتن هزینه برای انها،‌ کمکی خواهد بود به برگزاری هر چه باشکوه تر اجتماعات مسالمت امیز مردم معترض. در واقع ماهیت تاریخی و سیاسی سرکوبگران نشان داده است که این تنها زبان تهدید و در صورت نیاز زبان زور است که می تواند سرکوبگران را به عقب بنشاند. با این حال،‌ ما در مبارزه آزادی خواهانه مان، خود را  تنها موقعی جایز به استفاده ازخشونت می دانیم که در حریم اجتماعتمان مورد حمله قرار بگیریم. در این صورت ما به دفاع از خود بر می خیزیم و با مشتان خالی مان  فریاد خشم خود را چنان بر سر مزدور بسیجی که در جمعیت بی شمارمان گرفتار آمده است خالی خواهیم کرد که خاطره اش عبرتی باشد برای همه عمرش و بسیجیان دیگر.
ما دفاع شخصی از خود را به هنگام حمله اوباش بسیجی حق خود می دانیم و در عین حال اینکه مبارزه آزادیخواهانه خود را در چارچوب های مسالمت آمیز تعریف کرده ایم،‌ از دفاع از خود در برابر سرکوبگران و مزدوران بسیجی هیچ ابایی نخواهیم داشت.

به امید پیروزی

۱ نظر:

  1. باید اضافه کرد بالابردن هزینه تعدی به مردم بی سلاح باعث خواهد شد خانواده های مزدوران نیز مانع حضور بستگانشان در خشونت ورزی علیه مردم بی دفاع شوند

    پاسخحذف

بايگانی وبلاگ